سال 59 جزو نیروهای شهید چمران
بودیم یک شب در جبهه مالکیه در گیری سختی داشتیم 45 نفر بودیم اما به سختی می شد 48 ساعت مقاومت کرد
جز 9 نفر،بقیه دوستان پشت به دشمن
رو به میهن با یک کمپرسی عقب رفتند بعدا خبرش را گرفتیم که ماشین چپ کرد و چند نفر کشته و بقیه لت وپار شدند به هر
مصیبتی بود 9روز ایستادیم.بدون آنکه
یک قطره خون از بینی کسی بیاید شهید چمران گفته بود من دور آن چند نفر بگردم که جبهه را آنطور نگه داشتند در حالی که
جبهه ها فقط یک نفر نگه داشته بود و آن
خدا بود وبس